زندگی خاکستری

ساخت وبلاگ

خوبه که اینجا هست برای کسایی مثل من که هیچکسو ندارن براش حرف بزنن ...

نمیدونم قراره چکار کنم ... 

انگار همه ی کارام گره میخوره

همه چی استپ شده 

 تو خونه ی خودمون و بین خانوادمون بیشتر از هر جا احساس غریبه بودن دارم ...

حس بد از طرفی به سمتم وارونه میشه و من تنهام

از تنها جنگیدن خسته شدم 

واقعا همه چی طاقت فرسا شده ...

کاش یکی بیاد بغلم کنه ... 

یکی که منو نشناسه ...

بی منت 

کاش بتونم فرار کنم ...

من خسته شدم و دیگه واقعا شکستم ..

هر چی تا امروز خودمو جمع و جور کردم و هی گفتم میگذره ولی دیگه نمیتونم 

کاش جرئتشو داشتم برم تو بزرگراه ...

کاش پولایی که دارن جمع میکنن و ادعا دارن برای منه بهم بدن برم یجایی دور از همشون یه خونه کوچیک بگیرمو زندگی کنم ...

مثل یه جسد متحرک نباشم ..

زنده باشم

زندگی کنم 

عشق باشه ...

دنیای رنگی باشه نه مثل الان خاکستری ...

کاش خدا زودتر جونمو بگیر و این پوچی بیشتر نشه 

زندگی خاکستری میتونه وحشتناک تر از هرررچیزی باشه 

شادمانی بی سبب ......
ما را در سایت شادمانی بی سبب ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ekhateratman-tarik-fateme742 بازدید : 58 تاريخ : شنبه 30 ارديبهشت 1402 ساعت: 12:41